چگونه آمرکا، آمریکا شد - خلاصه و مفید

چگونه آمرکا، آمریکا شد

 اولین مهاجر نشین دائمی در سال 1607 به نام جیمز تاون Games Town توسط بریتانیایی ها در محل کنونی ایالت ویریجینا پایه گذاری شد. تا سال 1640 در حدود 60 هزار نفر از مردم انگلستان به آمریکای شمالی مهاجرت کردند. تعدادی از مهاجرین، کشاورزان فقیر بودند که به علت عدم توانایی در پرداخت وام هایشان، زمین خود را از دست داده بودند. گروهی دیگر از مهاجرین را کسانی تشکیل می دادند که بخاطر داشتن عقاید مذهبی خاص در انگلستان مورد آزار و شکنجه قرار می گرفتند و در پی کسب آزادی عقیده و بیان راهی این سرزمین شده بودند.

از سال 1680 به بعد ، مهاجرت به آمریکا از کشورهای آلمان، ایرلند، اسکاتلند، سوئیس و فرانسه آغاز شد. به طوریکه در سال 1775 جمعیت آمریکا به 5/2 میلیون نفر بالغ گردید.

جنگ مهاجرنشین ها با سپاهیان انگلیسی که در سال 1775 آغاز گردید، هفت سال ادامه یافت. در حین جنگ« بنجامین فرانکلین» که از آزادیخواهان و دانشمندان بزرگ آمریکا بود به فرانسه رفت و آن دولت را به حمایت از شورشیان آمریکا برانگیخت و آتش جنگ مستعمراتی را میان انگلیس و فرانسه روشن ساخت. « جورج واشینگتن» سردار معروف آمریکایی به کمک سپاهیان فرانسه قسمت عمده ای از قوای انگلیس را مجبور به تسلیم کرد و فرانسویان هم در آبهای اطراف هندوستان نیروی دریایی انگلستان را شکست دادند و دولت انگلستان ناگزیر تقاضای صلح نمود

معاهده صلح در سال 1783 در قصر ورسای پاریس بسته شد. به موجب این معاهده مهاجرنشین های انگلیسی مستقل شدند و از ترکیب آنها کشورهای متحد آمریکای شمالی (آتازونی به لفظ فرانسوی) به وجود آمد.

در ماه می1787، سی و پنج نماینده برای تأسیس حکومت ملی به شهر فیلادلفیا اعزام شدند که در سال ۱۷۸۹ قانون اساسی ایالات متحده آمریکا را که در 7 فصل تنظیم شده بود به تصویب رسانید.  این قانون با توجه به انقلابات و تغییر حکومت ها در سایر کشور ها، قدیمی‌ترین قانون‌های اساسی موجود جهان است و در طول بیش از 230 سال هنوز به قوت خود باقی است. سرداران به نام استقلال و عظمت آمریکا جرج واشینگتن، توماس جفرسون، جان آدامز، جیمز مدیسون، جیمز مانرو، ساموئل آدامز، بنیامین فرانکلین، جرج میسون، توماس پین، و جان هنکاک مشهورترین مردانی بودند که تلاش کردند تا سر حد امکان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا و همچنین در سند قانون اساسی، نظام حکومتی جدید را به گونه‌ای طراحی نمایند که از قدرت گرفتن فرد یا گروهی جلوگیری بعمل آورد و اجازه ندهد آزادی‌های فردی و اجتماعی شهروندان خدشه دار شود. به موجب این قانون قوه مقننه به کنگره که از مجلس نمایندگان و سنا تشکیل شده بود واگذار گردید و نیز مقرر شد هر یک از ایالت های آمریکا ( در آن زمان سیزده ایالت) در اداره امور خود آزاد باشند و فقط در مسائل سیاست خارجی، ارتش و تعرفه گمرکی از حکومت مرکزی پیروی نمایند.

پس از تصویب قانون اساسی و تشکیل کنگره آمریکا در سال 1787، مردم آمریکا جورج واشینگتن فرمانده نیروهای آمریکا را به پاس فداکاری های وی به ریاست جمهوری برگزیدند.

در همین دوران یعنی از سال 1793 تا 1795 بود که قطب های مختلف افکار عمومی در آمریکا خودنمایی کردند و احزاب دموکرات و جمهوری خواه را تشکیل دادند.

با توجه به موارد بالا این حقیقت محرز است که قانون اساسی آمریکا نشئت گرفته از انقلاب بیداری اروپائیان / رنسانس فرهنگی اجتماعی و از دل توده های مردم ساکن این سرزمین متولد شده. قانون اساسی آمریکا از هیچ کتاب دینی و قوانین شرعی هیچ مذهبی کپی نشد و پدران بنیان گذار هیچکدام گوشه چشمی به مذهب نداشتند.

قوانین اساسی دنیا که در آنها نظر هیچ گروه خاص (مذهبی/ آیت اللهی و یا شخصی/ ضل الله فی الارضی  و یا ترکیبی از این دو ایده پوسیده) بر مردم حاکمیت نکند بهترین قوانین حکومتی هستند و ضامن پیشرفت و سعادت انسانها.

چرا آمریکا، آمریکا شد را باید در متن و روح قانون اساسی، گوناگونی در ملیت های مهاجر، مالکیت خصوصی و یگانگی در زبان محاوره ای دانست. مردم فراری از ظلم و ستم شاهان و اسقف های اعظم اروپا همراه با روشنفکران واقعی مجرب و آموخته از انقلاب کبیر اروپا، مملکتی را ساختند که عجالتآ بهتر از آنرا کسی در جایی سراغ ندارد.

در ایران ما اما، بعد از 3000 سال تاریخ هجوم و غارت، جنگ بین کرد و ترک و لر و بلوچی ادامه دارد و هر گاه شخصی مطرح کرد که زبان فارسی باید در تمام نقاط ایران صحبت شود عده ای وا زبانا گویان بر او شوریدند و در نتیجه اختلافات زبانی و فرهنگ قبیله ای  انواع تبعیض های ملیتی روا شد تا هر کس ساز خود کوک کند و آنرا از سر بنوازد.

اگر کتاب "چگونه غرب پیش رفت و ایران عقب ماند" نوشته کاظم علمداری را پیدا کردید حتمآ بخوانید.