Apr 13, 2020

چین، اژدهای در خواب یا بر خاسته از خواب؟

چین،  اژدهای در خواب یا بر خاسته از خواب؟

آیا اقتصاد نیمه دولتی نیمه خصوصی چین میتواند رقیبی سرسخت برای اقتصاد آزاد در کشور های جها غرب، ژاپن،  کره جنوبی و کشورهای جنوب شرق آسیا باشد؟
آیا این "اژدهای زرد" هرگز از خواب بر خاسته یا فقط با سیخونک سرمایه داری دنیای غرب یک خُرناسه کشید و غَلطی زده.
نگاهی به چین در هزاره های تاریخ:
چین هم مانند ایران تمدنی بسیار قدیمی دارد و دوش بدوش با تمدنهای ایرانی در شاهراه تاریخ  راه آمده است.. پیشینه این تمدن به بیش از هفت هزار سال پیش می‌رسد. تمدن چین یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌ های موجود و ادامه ‌دار تاریخ بشریت است. یافته‌ های مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد، نشان می‌دهد که انسان‌هایی در دره یانگ تسه ساکن شده و به کشاورزی پرداخته‌اند. نخستین تمدن‌های چین در حاشیهٔ رودهای "یانگ تسه" و "رود زرد" شکل گرفت که به امپراتوری زرد نام نهاده شد. حدود 2300 سال پیش از میلاد، نبیره امپراتور زرد به نام یائو در شانزده سالگی به حکومت قبیله خود رسید. این حکومت همزمان با شکل گیری حاکمیت مادها در ایران بوده است.  بعد از گذشت حاکمیت سه قبیله درست مانند حکومت قبیله ها در ایران نوبت به آشوب بزرگ و جنگ قبیله ها رسید که حدود سیصد سال بطول انجامید که در نهایت بیش از 170 دولت قبیله ای و خود مختار را در چین بوجود آورد. کنفوسیوس فیلسوف و ستاره شناس بزرگ چینی و اولین آموزگاری که کلاس های درسش را با 70 دانش آموز تشکیل میداد در همین دوران آشوب بدنیا آمد که در سال  ۴۷۹ پیش از میلاد، در سن ۷۲ سالگی در گذشت.
تشکیل کشور چین و آغاز کار امپراتور ها
سرانجام، قبیله "چین" که یکی از 170 قبیله بود وهر روز قدرتمندتر می‌شد، توانست قبایل دیگر را مغلوب کند و بر آن‌ها مسلط شود که نام سرزمین چین از نام همین سلسله گرفته شده ‌است. در سال
۲۴۶ پیش از میلاد، پادشاه نه ساله چین، "چین شی هوانگ" برتخت پادشاهی نشست. او با حمایت مشاوران،   خود را فرمانده ارتش نامید و دولت‌های پراکنده را یکی پس از دیگری مغلوب کرد. چین شی در سال ۲۲۱ پیش از میلاد، حکومتی مرکزی تأسیس نمود و خود را نخستین خاقان چین نامید. این حاکمیت مترکز در کشور چین مصادف بود با شاهنشاهی هخامنشی (525 قبل از میلاد) که 300 سال پیش از آن در ایران امپراتوری بزرگ پارس را بنا نهاده بودند.

پایان کار امپراتور ها:
سلسله های خاقان ها و امپراتوران چین تا سال های اولیه 1900 میلادی ادامه یافت تا اینکه  در سال 1911 دکتر سون یات سن  سیاست‌مدار، پزشک، نویسنده، فیلسوف و انقلابی اهل چین یکی از اصلی‌ترین رهبران انقلاب شین‌های سلسله چینگ آخرین امپراتور چین را سرنگون کردند. سون یات سن نخستین رئیس‌جمهور و بنیان‌گذار جمهوری چین بود و از او به عنوان پدر چین مدرن یاد می‌شود.  
تا قبل از به قدرت رسیدن انقلاب کمونیستی در چین در سال 1949 ، چین کشوری به شدت عقب مانده و کشاورزی محسوب می شد.  وجود نظام ارباب – رعیتی و کمبود سرمایه گذاری های تولیدی باعث شد مردم چین در فقر کامل و بی غذائی بسر ببرند. هم  چنین سرمایه گذاری در بخش توسعه صنعتی این کشوراز داخل شروع و تقویت نشد بلکه بعد ها با ورود سرمایه های خارجی چرخ های پیشرفت اقتصادی به گردش در آمدند. به عبارتی دیگر بنیاد نظام  فئودالی نزدیک به برده داری در چین سیر طبیعی خودش را درپیوند با سرمایه داری طی نکرد. همان کشاوزی سنتی مانند سیستم سرواژ (برده داری) در چین که برابر با قوانین روند تکامل جوامع در غرب قرار بود به سرمایه داری تبدیل شود پس از به قدرت رسیدن کمونیست ها در 1949 سقط جنین کرد و به کئوپراتیو های کشاورزی (کار اشتراکی برای دولت)  کمونیستی تبدیل شدند و زمین برابر قولی که مائو داده بود از آن کسی نشد که بر روی آن کار میکند. استراتژی اقتصادی چین بسیار شبیه شوروی شد که در آن چین و شوروی همواره رشد و توسعه ی اقتصادی شان تحت الشعاع ایدوئولوژی شان قرار میگرفت  یعنی تا آن جایی که هر کس به اندازه توانش و نیازش سهم داشت. چین با جمعیت میلیاردی خود نتوانست همان قول دروغین رهبران کمونیست  (توان و نیاز) مردمش را بر آورده کند بنابراین  راهش را از شروی جدا کرد که منجر به صف آرائی های نظامی در مرز ها گردید. چین در لابلای قول های داده شده گرسنگان  خسته از خونریزی های حزبی راه بجائی نبرد و ملت همچنان در فقر و گرسنگی غرق بودند که  مائو مُرد. تا اینجای کار اژدهای خفته همچنان خفته در خواب بود.
ورود سرمایه های غرب به چین و خرناسه اژدها
 آهنگ رشد شتابان اقتصادی چین در سال 1978 و بدست متفکر و معمار جدید در های اقتصاد باز دنگ شیائو پینگ با تغییر در سیاست های کمونیستی چین و ارائه آزادی های ویژه به سرمایه گذاران خارجی برای استفاد از نیروی کار ارزان آغاز شد. با ورود سرمایه های غربی به چین و پیوستن ژاپن و کره جوبی در سالهای بعدی اقتصاد سرمایه داری چین بدون هیچگونه وابستگی و تشابهی به سنت های فئودالی/ برده داری چین از خارج رقم زده شد. این خود یک شکاف بزرگی بود در بافت جامعه چینی که مردم را از کابوس انقلاب کمونیستی چین بیدار و رها کرد. این ویداد بزرگ همچنین سیخونکی بود که بر اژدهای زرد زده شد که صدای مهیبی بر آورد و خرناسه ای سخت کشید که جهانیان خیال کردند اژدها از خواب بیدار شده که عده ای را به وحشت انداخت و گروهی را هم بوجد آورد و ذوق زده کرد. رشته های تمدن و فرهنگ چینی در طول 80 سال سه بار از هم  پاشیده شد و این تمدن قدیمی دیگر نتوانست به اصل خودش باز گردد.
با ورود سرمایه های غربی به چین،  جامعه چین به آنچنان تلاطمی دچار شد که باید توفان نوح را فراموش کرد. مردمی که هنوز درآتش جهنم کمونیست میسوختند و آرزوی داشتن حتی یک وعده غذای گرم را در ماه در دهان مزمزه میکردند در صف های طولانی پشت در های کارخانه های غربی از سر و کول همدیگر بالا میرفتند که من خود شاهد و نظاره گر بخشی از آنها در طول سفر های سال 1990 به بعد بودم. حقوق های ماهیانه در آن سال ها از 10 و 15  دلار در ماه با دو وعده غذای داغ شروع میشد تا 50 و 60 دلار برای متخصصین فنی با خوابگاه برای همه. کمونیست سالهای سیاه و کشتار 100 میلیون از مردم چین و جنایات 12 سال انهدام فرهنگی نا و نفس را از مردم چین گرفته بود و رمقی برای اعتراض باقی نگذاشته بود.
نه مهری بر دل کسی باقی مانده بود و نه خبری از خانه و خانواده بود و نه اخلاق در جامعه. نوزادان را در بدو زایمان بدون اینکه مادر او را ببیند میگرفتند و برای تعلیم و تربیت و شستشوی مغزی و پیوستن به ارتش سرخ در جوان سالی و برای کشتار مردمی به پرورشگاه های حزب کمونیست منتقل میکردند. بقیه اش پیدا کردن نان جوینی بود که کارخانه های روز افزون غربی برای مردم گرسنه تهیه میکردند. دنیای غرب برای حفظ سرمایه اش و برای جلوگیری و از ترس مصادره کردن کارخانه تمام تظمین های لازم را از دنگ شیائو پینگ گرفته بودند.
نسلی که بعد از سالهای 1980 به بعد در چین رشد کردند میدیدند که کارخانه ها چه امکاناتی برای آنها فراهم کردند ولی به دلیل نداشتن ارتباط و ندانستن زبان غیر چینی هیچ اطلاع و آگاهی از اوضاع نداشتند تا چندین سال بعد که بزرگتر شدند و اندکی هم آگاه تر. اگر تصویری از چین سالهای قبل از باز شدن درهای مملکت میخواهید به سال های سیاه پایان جنگ ایران و عراق و اعدام زندانیان و قتلل های زنجیره ای و جستجوی خانه به خانه جنایتکاران رژیم اسلامی فکر کنید.
چین با داشتن سیستم کنترل اطلاعاتی و نظامی در سرکوب مردم دارای دو نوع اقتصاد یکی دولتی و دیگری خصوصی داخلی میباشد. برابر موافقت و تظمین دولت کمونیستی چین کنترل سرمایه های غربی در تولید و مدیریت و اداره امور کارخانه تماما در اختیار سرمایه گذار قرار گرفت و دولت با گماردن مامران انتظامی در جلوی در کارخانه و اطراف کارخانه از هر گونه دخالت و تجاوز و حمله احتمالی بهر شکلی شدیدا محافظت میکند. همین حفاظت از سرمایه داری در سیستم کمونیستی به تنهائی بزرگترین تضاد و دوگانگی را در جامعه چین بوجود آورد که در یک جا رومی رومی و در جای دیگر زنگی زنگی. سرمایه های کارخانه های غربی همچنین برابر موافت میان سرمایه گذار و دولت چین در بانک های هنگ کنکتا صد در صد تظمین شده هستند.
به شکر نعمت کارخانه های غربی و حمایت دولت چین از سرمایه آنها، سرمایه گذاران خارجی و چینی های مقیم کشور های اروپا و امریکا و ژاپن و کره توانسته اند از مزایای این قرار داد ها برای راه اندازی کارخانه های خود در چین استفاده نموده و از آنجا که به تمام مقررات اداری و رشوه دهی و عادات و احوال همزبانان خود آشنا هستند توانسته اند به ثروت های نجومی درست مانند غارتگران و اختلاس گران دزد در جمهوری اسلامی دست یابند. این بخش عظیم چینی های فربه شده و چاق از درآمد های باد آورده در مقابله و اختلافات احتمالی سرمایه گزاران خارجی با دولت چین قطعا جانب سرمایه داران خارجی را میگرند زیرا خودشان هم سرمایه شان از همین خارجی هاست. در نتیجه، در هر زمانی که کشور های خارجی بهر دلیلی بخواهند و تصمصم بگیرند سرمایه و کارخانه های خود را از چین خارج کنند حکومت کمونیستی چین توان مقابله را ندارد و اتفاقات زیر بدون تردید دولت چین را دچار خطر جدی ورشکستگی و انهدام میکند:
1- میلیون ها کارگر چینی، کار و شغل و دو وعده غذای گرم و خوابگاه مجانی را از دست میدهند و شاخی میشوند برای ما تحت دولت چین.
2- دانشجویان چینی که در کشور های خارجی تحصیل کرده اند و با فرهنگ غربی ها آشنا شده اند و تعدادشان بسیار زیاد است در صف ارتش مخالفان حاکمیت چین در خواهند آمد. نمونه آن را در تظاهرات میدان تین ‌آن من در پکن دیدیم.
3- دسترسی دولت چین به منابع بانکی و تجارت با دنیای غرب محدود و یا قطع میگردد.
4- خط تولید در کارخانه ها تعطیل میشوند و چین بازار های جهانی خود را ار دست میدهد.   
5- چین بزرگترین زندان برای زندانان سیاسی و رزونامه نگاران است و نهاتا نمیتواند با معیار های آزادی و دموکراسی غرب کنار بیاید که این خود خشم دولت ها در دنیای آزاد را بر می انگیزد.
6- همانگونه که در بخش پیشین به نظرتان رسید افسانه اژده های بیدار شده یک خالی بندی
سیاسی و مترسک سر خرمن نبوده و نخواهد بود   
7- با توجه به اینکه دولت چین، مشروعیت سیاسی داخلی خود را در پیشرفت اقتصادی و پرستیژ آن به عنوان یک دولت مقتدر مدیون سرمایه های دنیای آزاد میباشد،  بحران‌های اقتصادی، تاثیر منفی بر ثبات داخلی این کشور خواهد گذاشت و حزب کمونیست را در برابر طبقه متوسط و تحصیل کرده رو به گسترش چین قرار خواهد داد.  
8-  دست آخر اینکه،  با از بین رفتن نسل بعد از انقلاب سال 1949 و روی کار آمدن نسل دیجیتال و نسل سال 2000  مانند آنچه در جمهوری اسلامی هم پیش خواهد آمد، دولت کمونیستی چین و اصولا کمونیزم جهانی که در سال 1992 ضربه مهلکی بر پیکر اش وارد شد که منجر به فروپاشی شوروی شد جائی در میان جوانان شیفته آزادی و دموکراسی باقی نمیماند.  
به امید و آرزوی آزادی برای جهان و صلح و آرامش برای مردمان دنیا.