Sep 29, 2018

نکاح، غذا و پارس

چند مورد: نکاح، غذا و پارس.
دوستان ما از این عرب ها خیلی خورده ایم، بسیار تحقیر شده ایم دست و پا و سر و صورت وسیرت ما بریدند و به ناموسمان چه ها که نکردند و به سلابه کشیدند. در پایین چند مورد را خدمتتان عرض میکنم.
مورد اول نکاح
  مثلا در باره  معنی نکاح در لغت نامه المنجد به زبان عربی آمده است که، فرو کردن آلت تناسلي مرد به آلت تناسلی جنس مخالف است.  يعني همان همخوابگی. خطبه عقد ایتسـ" انکحت هو و زوجت هو فی الصداق معلوم و مدت المعلوم." 
وقتي يك اخوند بي شرف از خانمي اجازه نكاح ميكيرد يعني ايشان از طرف آنمرد (داماد) نقل میکند که ؛ ایا شما اجازه دخول ذکر من به آلت شما را میدهید" .سوال این جاست که اگر این توافق قرار است بین زن و مردی انجام گیرد که بسیار هم طبیعی میباشد  نقش یک آخوند لاشخور، مفت خور این وسط چیست. آیا این کاسبی نیست همانگونه که یک محلل به نوعی میکند. فاجعه اینجاست که اگر عین این کلمات را بفارسی بگوییم آیا باز هم یک انسان معقول حاضر است در میان جمع زیادی از مردم این حرف ها بزند؟
مورد دوم: غذا
در مورد معنی "غذا" که ما میخوریم در سنت توحش عرب ها  برابر لغت نامه دهخدا که در زیر آمده به معنی شاش شتر است. لظفا تا آنجا که امکان دارد از این کلمه استفاده چون عزب ها هم ما را کشته اند و هم نحقبرمان کرده اند.
غذا. [ غ َ ] (ع اِ) بول شتر. (اقرب الموارد). رجوع به غذی شود..

مورد سوم: پارس کردن سگ
 در معنی کلمه "پارسُ  که در میان ما ایرانی ها به عوعو سگ گفته میشود باز هم عرب ها برای تحقیر ما ایرانی ها این را مصطلح و رایج نمودند که هر گاه یک ایرانی حرف میزند صدای سگ در میآورد که به آن پارس کردن میگویند..  معنی کلمه پارس هم در لغت نامه دهخدا اینچنین آمده اسن.
پارس = عوعو کردن . [ ع َ ع َ / عُو عُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) بانگ کردن سگ . (فرهنگ فارسی معین ). پارس کردن . نَبح . نبیح . نُباح .