آزادی
میآید
آزادی
از بلندی های آتشکده زرتشت میاید
آزادی میاید با سروده هایی از گاتهای
با پیامی نیکی ها
آزادی میاید با فروغ رخ زرتشت
نه با هاله نور
آزادی میاید با منشور آزادی کوروش بزرگ
تا درهای زندان بابل، باستیل و اوین را بگشاید
آزادی با مهر آریایی میاید
نه با خشم و کینه و خنجر و خون عرب
آزادی با کتاب شاهنامه میآید
نه با قران تازی ها
آزادی میآید همراه با آریو برزن و آرتیمیس
اینبار آزادی از کاخ کیکاووس با رستم و گیو و پیران میاد
نه از درون غار و دخمه های تاریک و خیمه های سیاه
آزادی میآید همراه بهزاد و بهمن و اردشیر
تا پیروزی رستم بر دیوان و ددان را جشن بگیرد
وقتی ازادی بیاید در عزای کسی از تبار عرب به 1000 سال زاری نمی نشیند
آزادی با منیژه و گردآفرید میاید تا بیژن و نرگس محمدی ها را از چاه قیرگون افراسیاب رها کند
آزادی با سیاووش میاید که به پاکی از کوه آتش با سربلندی بیرون آمد
آزادی میاید با تیشه فرهاد تا شیره جان آزادی را به شیرین بنوشاند
نه با خنجر خون، که جان شیرین آدمیان را بگیرد
آزادی این بار با خیام و می و معشوقش میاید
آزادی با قدحی از خمخانه حافظ میاید
با سبدی پر از گل از گلستان سعدی میاید
و با حکایت هایی از بوستان میاید
نه با پیام "هیچی" تا جام زهر بنوشد
آزادی باپیام زندگی و عشق و مهر و دوستی میاید
نه با لبیک قتلو فی سبیل الله تا گردن بزند و سر و سینه یدرد
وقتی آزادی بیاید آتشکده های زرتشت دو باره پر فروغ میشوند
وقتی آزادی بیاید خرد جا نشین خرافات میشود
وقتی آزادی بیاید دل هایمان به نور آتشکده های زرتشت روشن میشوند و شعله های مهر و دوستی دوباره زبانه میکشند
آزادی میاید با سروده هایی از گاتهای
با پیامی نیکی ها
آزادی میاید با فروغ رخ زرتشت
نه با هاله نور
آزادی میاید با منشور آزادی کوروش بزرگ
تا درهای زندان بابل، باستیل و اوین را بگشاید
آزادی با مهر آریایی میاید
نه با خشم و کینه و خنجر و خون عرب
آزادی با کتاب شاهنامه میآید
نه با قران تازی ها
آزادی میآید همراه با آریو برزن و آرتیمیس
اینبار آزادی از کاخ کیکاووس با رستم و گیو و پیران میاد
نه از درون غار و دخمه های تاریک و خیمه های سیاه
آزادی میآید همراه بهزاد و بهمن و اردشیر
تا پیروزی رستم بر دیوان و ددان را جشن بگیرد
وقتی ازادی بیاید در عزای کسی از تبار عرب به 1000 سال زاری نمی نشیند
آزادی با منیژه و گردآفرید میاید تا بیژن و نرگس محمدی ها را از چاه قیرگون افراسیاب رها کند
آزادی با سیاووش میاید که به پاکی از کوه آتش با سربلندی بیرون آمد
آزادی میاید با تیشه فرهاد تا شیره جان آزادی را به شیرین بنوشاند
نه با خنجر خون، که جان شیرین آدمیان را بگیرد
آزادی این بار با خیام و می و معشوقش میاید
آزادی با قدحی از خمخانه حافظ میاید
با سبدی پر از گل از گلستان سعدی میاید
و با حکایت هایی از بوستان میاید
نه با پیام "هیچی" تا جام زهر بنوشد
آزادی باپیام زندگی و عشق و مهر و دوستی میاید
نه با لبیک قتلو فی سبیل الله تا گردن بزند و سر و سینه یدرد
وقتی آزادی بیاید آتشکده های زرتشت دو باره پر فروغ میشوند
وقتی آزادی بیاید خرد جا نشین خرافات میشود
وقتی آزادی بیاید دل هایمان به نور آتشکده های زرتشت روشن میشوند و شعله های مهر و دوستی دوباره زبانه میکشند
وقتی آزادی بیاید گرمای آتش زرتشت یخ های منجمد
یاس و نفرت و حسادت را در دل هایمان ذوب میکند
وقتی آزادی میاید پرنده ها زیر سقف ایوان خانه پدری دو باره لانه میسازند و آواز میخوانند
وقتی آزادی بیاید نجوایی عاشقانه دو دلداده سکوت مرگبار شب تاریک را میشکافد
دستان دوعاشق به دور معشوق حلقه میزند و همدیگر را به آغوش میکشند و ناهیان منکر را توان جدا کردن آن حس لطیف عاشقانه نیست
وقتی آزادی بیاید کاروان های شادی با لباس های رنگین و گل آذین و با نشاط، رقصان و پایکوبان آیینه چرخان جشن های نوروزی و سیزده بدر و تیرگان و مهرگان و سده و یلدا خواهند بود
وقتی آزادی بیابد پرستو ها دو باره به لانه بر میگردند
شهسواران سوار بر اسب در جاده ها میتازند
و عندلیبان به خانه کوچ میکنند و با چنگ و رباب مینوازند و میخواند و میرقصند و شادی شان را مدعی نخواهد بود.
وقتی آزادی میاید پرنده ها زیر سقف ایوان خانه پدری دو باره لانه میسازند و آواز میخوانند
وقتی آزادی بیاید نجوایی عاشقانه دو دلداده سکوت مرگبار شب تاریک را میشکافد
دستان دوعاشق به دور معشوق حلقه میزند و همدیگر را به آغوش میکشند و ناهیان منکر را توان جدا کردن آن حس لطیف عاشقانه نیست
وقتی آزادی بیاید کاروان های شادی با لباس های رنگین و گل آذین و با نشاط، رقصان و پایکوبان آیینه چرخان جشن های نوروزی و سیزده بدر و تیرگان و مهرگان و سده و یلدا خواهند بود
وقتی آزادی بیابد پرستو ها دو باره به لانه بر میگردند
شهسواران سوار بر اسب در جاده ها میتازند
و عندلیبان به خانه کوچ میکنند و با چنگ و رباب مینوازند و میخواند و میرقصند و شادی شان را مدعی نخواهد بود.
وقتی
آزادی بیاید شغالان و کفتاران خونخوار و جغدان شوم ساکن خرابههای خرافات به مرداب
تاریخ میریزند و با مردگان و هزار سالگان دین منفورشان "محشور" میشوند
اینبار آزادی از دشت های سرسبز مازندران، گیلان، خراسان بزرگ، کرمان و فارس و کردستان و آذربایجان و بلوچستان و سواحل خلیج همیشه فارس با اسب های سفید میاید
از قله های بلند و سر فراز البرز و زاگرس عبور میکند
نه از بیابان های خشک و غم زده سوسمار و شتر در کویر نجف و کربلا
آری آزادی میاید.
اینبار آزادی از دشت های سرسبز مازندران، گیلان، خراسان بزرگ، کرمان و فارس و کردستان و آذربایجان و بلوچستان و سواحل خلیج همیشه فارس با اسب های سفید میاید
از قله های بلند و سر فراز البرز و زاگرس عبور میکند
نه از بیابان های خشک و غم زده سوسمار و شتر در کویر نجف و کربلا
آری آزادی میاید.
No comments:
Post a Comment