May 11, 2018

توهین به مقدسات دینی؟


توهین به مقدسات دینی؟

در جواب به دوستی نوشتم، متآسفم که شما را نا امید کردم که فکر کرده بودید من روشنفکر هستم  و بعدش نظرتان چیز دیگری شد. 
مقدمتا خدمت عزیز شما بگم که من از سن 14 سالگی در شهر مذهبی خمین بطور اختیاری و نه اجبار و یا فشار پدر و یا خانواده شروع به خواندن قران نمودم و مطالعه متون دین اسلام را ادامه دادم. حدود 16 سالگی درِ دین را بستم و کلیدش را به سیاه چال تاریخ انداختم. از آن پس بعد از عبور از فراز و نشیب هایی و مطالعه تاریخ که یادم هست اولین بار کتاب نگاهی به تاریخ جهان نوشته جواهر لعل نهرو را خواندم بالاخره به آنجا رسیدم که اکنون در سن 68 سالگی مطمِئن هستم روشنفکر نیستم و ادعایی هم نداشته و ندارم. حال اگر شما با مهرورزی خود تصور نمودید من روشنفکر هستم گناه من نیست و صد البته شما میتوانید هر قضاوت دیگری را هم در مورد من داشته باشید.

اما، در ادامه کتاب خوانی و عبور از ایدئولوژی های چپ و راست و میانه به این نتیجه رسیدم که اصولا و بطور علمی میتوان گفت ایدئولوژی ها و باور های عقیدتی و ایمانی میتوانند انسان ها را اسیر خرافات و جهل از یکسو، و دیکتاتوری و فاشیزم از سوی دیگر بنمایند.

نمونه های تاریخی در باور های دینی و اسارت به خرافات را میتوان در جنگهای مذهبی/ صلیبی اتفاقا میان فرزندان ابراهیم در سه دین بقول شما "بزرگ و مقدس" دید.

باور های عقیدتی غیر مذهبی را همچنان که خودتان شاهدش هستید در آغاز قرن بیستم و با شروع مکتب و مرام کمونیستی در کشتار های عمومی در روسیه تزاری و سپس شوروی به تعداد 40 تا 50 میلیون (25 میلیون در جنگ های اول و دوم و 20 میلیون به دست استالین ) و به دنبال آن کشتار 100 میلیون انسان بیگناه توسط جنبش دهقانی در چین به رهبری مائو و کشتار های عمومی خمر های سرخ در کامبوج و اونور دنیا کوبا و غیرو را شاهد بودیم.

در کشتار های باورمندانه به شخص یا اشخاص فاشیزم هیتلری و موسولینی و جنرال فرانکو را در اروپا داشتیم و چشمتان روز بد نبیند که متاسفانه دیدید، انقلاب خانمان سوزاسلامی و تشکیل گروه های تروریستی مسلمان القاعده و داعش و... را هم نظاره گر هستیم.

اما، فرمودید "توهین به مقدسات یک دین بزرگ" کردم را میخواستم توضیح بدهم.

تقدس یک دین از کجا میاید؟ چه کسی مهر صلاحیت را بر دینی میزند که آن دین را مقدس میکند؟  

اگر تفکر و گفتار و کردار یک شخص این مرتبت و مقام را به شخص میدهد تا مهر تقدس بر دینی بزرگ بزند که شما دوست گرامی باید بپذیرید که مثلا پیامبران ادیان ابراهیمی هیچکدام قبل از نبوت شان نه دارای اندیشه و فکری بودند و نه در کار تجربی بجز چوپانی حرفه ای داشند. نه مانند فلاسفه بزرگ قبل از خود هچون کنفسیوس، ارسطو و افلاطون و بقراط و سقراط ... دارای شهرت علمی و فلسفی بوده اند. هر سه پیامبر سه دین بزرگ شغلشان چوپانی بوده و هیچ دانش و اندیشه و مقام علمی نداشته اند و صلاحیت نداشته اند تا مهر تقدس را بر دینشان بزنند.

خوب میرسیم به مسئله نبوت که از طرف خدا 124 هزار پامبر برای هدایت مردم بر گزیده شدند. مطمین هستم جنابعالی درقول تکامل و زندگی در روی کره زمین با تمام زمین شناسان، ارکئولوژیست ها و جامعه شناسان متفق باشید که آغاز حرکت انسان بر روی دو پا و خروج از جنگل به 100 هزار سال پیش میرسد. برابر همین اثبات علمی (امیدوارم به علم باور داشته باشید) انسان دارای عقل و هوش و فکر حدود 14000 سال پیش در منطقه میان رودان یا بین النهرین در شمال عراق بار سفر از آفریقا را بر زمین نهاد. آثار تاریخی زندگی انسان از آنوقت به کمتر از 8 هزار سال میرسد

گفته شده نوح پیغمبر 1000 سال عمر کرده گه منهای 8000 میشود 7000 سال

از زمان محمد 1400 سال پیش تا کنون هیچ  پیامبری نیامده پس 7000-1400میشود 5600 سال. حال با تقسیم 124000 بر 5600 میبایست سالی 22 پیامبر آمده باشد. قران فقط نام 27 پیامبر را ثبت کرده است.  حال چه کسی این دین را مقدس کرده و آنهم با این دروغ های بزرگ که حتی از خود دین هم بزرگتر هستند.  

در مورد نزول قران  سورة القدر آیه  إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ کتابه فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ را داریم که میگوید قران شب لیلتالقدر از آسمان تلپی افتاد پایین یا نازل شده. در صورتیکه تمام علمای اسلام میگویند بعضی از آیه ها در مکه و بعضی ها در مدینه ودر زمانهای متفاوت و مناسبت های متفاوت نازل شده اند. یعنی قران زمینی است و از آسمان نیامده و اگر هم آمده لا اقل قول قران در شب لیلتالقدر درست نیست. آیا چنین کتابی مقدس است.

در مورد اینکه فرمودید "دین بزرگ" من قبول دارم ولی این دین چگونه بزرگ شد؟ به ضرب شمشیر و کشتار قبیله های محلی در زمان محمد و بعد لشکر کشی به ایران و کنعان (فلسطین) کنونی و آفریقا و اسپانیا، یا اینکه فکر میکنید ایرانیان نامه فدایت شوم برای عمر و سعد ابن وقاص و خالد بن ولید فرستادند تا بیایند ایرانیان را قتل عام کنند و اگر اسلام نپذیرفتند باید جزیه بدهند و اگر اسمشان را عربی نکنند باید دیه بدهند. آیا این نوع پذیرش اسلام در ایران دلبخواه بوده؟ آیا این بزرگی به رآفت اسلامی بوده یا به خشم کستن با شمشیر؟

اکنون بیشتر از 40 سال است که سران حکومت و دکانداران "دین مقدس و بزرگ" مرتب و پیوسته به تمام شاخصه های ملی و افتخارات تاریخی ما از کوروش و داریوش و فردوسی و حافظ و خیام و... گرفته تا شاهان پهلوی توهین میکنند. چرا من حق ندارم به خرافات دینی به غایت عقب اقتاده که از غار و سیاه چادر و صحرای خشک عربستان آمد و با شمشیر و خون آبیاری شد توهین کنم. از همه اینها گذشته، مگر اسلام از دین یهود و مسیحیت مقدس تر است؟ چگونه میشود به دین یهود و مسیحی هر ناسزایی را آخوند ها بگویند ولی به اسلام که رسید توهین است؟  نوجه بفرمایید که برابر تمام اسناد تاریخی نه موسی و نه عیسی هرگز بر روی کسی شمشیر نکشیدند. البته 700 سال بعد از عیسی جنگ های صلیبی را آخوند های مسیحی برای گرفتن انتقام از یهودی ها بخاطر اتهام کشتن عیسی شروع کردند. اسلام هم که در کشتار غیر مسلمان و حتی مسلمان سنی با مسلمان شیعه کم نیاورد و همانقدر که شاه اسماعیل (شاه عزرائیل)  صفوی از سنی های عثمانی کشت بیشترش را عثمانی ها از شیعه ها کشتند.   

نه قربانت گردم، هیچ پدیده ای از آنجمله ادیان مقدس نیستند ولی بزرگ و خونخوار و کشتار 8 میلیاردی انسان از بدو پبدایش ادیان تا کنون با ننگ تاریخی خود و نفرت انسان آزاده از ادیان خرافاتی در تاریخ ثبت شده است .
در آخر کلام عرض میکنم هیچ فرد عاقل و با خردی خودش را روشنفکر دین شناس نباید بشناسد چون ادیان سراسر خرافات و هشلهف های رفتن محمد به معراج با خر، اقیانوس دهن باز کرد تا قوم بنی اسرائیل از دریا عبور کنند، مرده زنده کردن عیسی و عصای اژدهای شدن موسی و شق القمر علی و زندگی در دل نهنگ بیشتر از هزار سال چیز دیگری نیست.

با عرض ادب و احترام من روشنفکر نیستم. 

No comments:

Post a Comment