Jun 3, 2018

کنسرسیوم نفت چگونه تشکیل شد و محتوای آن چه بود


قرار داد کنسرسیم معروف به امینی-پیج
با سقوط دولت مصدق و روي كار آمدن سرلشكر زاهدي كه به درجه­ی سپهبدي ارتقاء يافته بود و بروز بحران‌هاي اقتصادي بر اثر فشارهاي اقتصادي ناشي از قطع جريان نفت و فشارهاي سياسي بين­المللي، دولت ايران درصدد برآمد تا زمينه‌ هاي لازم و مناسب را براي استقرار روابط مجدد با بريتانيا فراهم آورد و براي حل معضل نفت راه چاره‌اي بيانديشد.
دولت جديد براي صدور نفت به بازارهاي بين­المللي با دو مشكل مواجه بود: يكي احساسات عمومي در داخل ايران بود كه هر نوع راه حلي فقط در چارچوب قانون ملي شدن نفت قابل قبول بود. دومين مشكل يافتن بازارهاي فروش نفت در سطح بين­المللي بود.
فضل­الله زاهدي در تاريخ 13 مهر 1332 هيأتي به منظور مطالعه و اظهار نظر درباره­­ی مسأله­ی نفت تشكيل داد. هيأت بعد از مطالعه و تحقیق پيشنهاد كرد كه دولت ايران بايد حتي­المقدور طرف معامله با يك شركت از شركت‌هاي بزرگ و فقط يك مليت دنيا نباشد بلكه شركت‌هاي متعددي ولي بزرگ و معتبر از مليت‌هاي مختلف باشد.
امريكا و انگليس نيز هم از بابت جريانات سياسي و هم از بابت وضع اقتصادي ايران شديدا نگران بودند. امريكايي‌ها براي بهره‌ برداري از وضعيت پيش‌ آمده هربرت هوور مشاور عالي ­رتبه­ي نفتي، جان فاستر دالس وزير امور خارجه­ی امريكا را روانه­ي ايران ساختند. هوور با مهارت مذاكرات مربوط به موضوع نفت را با كمك لوئي هندرسون سفير امريكا در ايران با دولت فضل­الله زاهدي، بسوي تشكيل يك كنسرسيوم بين­المللي كه كمپاني‌هاي نفتي امريكا در آن نقش عمده‌اي داشته‌ باشند رهبري كرد.
هدف تشكيل كنسرسيوم و يك چنين راه حلي اين مزيت را داشت كه:
1.      امريكا را به­عنوان شريك اصلي و نيرومند وارد صحنه­ی نفتي ايران مي‌كرد.
2.      ايراد ايرانيان را نسبت به بازگشت مجدد شركت نفت ايران و انگليس از بين مي‌برد.
3.      جذب نفت توليدي جديد ايران را در بازارهاي بين­المللي فراهم مي‌ساخت.
4.      همچنين حمايت از امتيازات موجود در اين منطقه را ممكن مي‌ساخت.
سرانجام مذاكرات ايران و انگليس با وساطت دولت سوئيس در 5 دسامبر 1953م (14 آذر 1332ش) به ­نتيجه رسيد و تجديد روابط سياسي بين دو كشور برقرار شد. در نتيجه در 19 دسامبر 1953م (28 آذر 1332ش) به اين توافق رسيدند كه نفت ايران را بطور آزمايشي به بازارهاي جهاني جاري كنند. اما مسئله­ي سهم انگلستان مانع از اين كار شد. زيرا انگلستان مي‌خواست 44 درصد از مجموع سهام كنسرسيوم را در دست داشته باشد اما امريكا پيشنهاد 40 درصد را مي‌كرد و مي‌گفت چون شركت نفت ايران و انگليس در نظر ايرانيان مظهر سلطه­ی خارجي و بسيار منفور است، نبايد سهم آن بيشتر از ديگران باشد.
بالاخره انگليسي‌ها با 40 درصد رضايت دادند كه باز هم بزرگ­ترين سهم در كنسرسيوم به شمار مي‌رفت زيرا: اولا آن­ را به تنهايي داشتند و حال آن­كه 40 درصدي كه به امريكايي‌ها اختصاص يافته بود، بين چند كمپاني بزرگ نفتي به ميزان هركدام 8 درصد تقسيم مي‌شد.
ثانيا شركت نفت بريتانيا، در شركت هلندي رويال داچ شل نيز سهامدار بود و از 14 درصد سهامي كه به شركت مزبور اختصاص يافته بود بهره‌مند مي‌شد.
بدين ترتيب كنسرسيوم بين­المللي نفت مركب از پنج شركت امريكايي، استاندارد نيوجرسي، استاندارد كاليفرنيا، گُلف، سوكوني موبيل و شركت نفتي تگزاس با 40 درصد سهام، به میزان هر کدام 8 درصد سهام، و شرکت نفت بریتانیا به تنهایی با 40 درصد سهام، شركت هلندي رويال داچ شل با 14 درصد سهام و شركت نفت فرانسه با 6 درصد سهام بود.
بعد از انجام مذاكراتي طولاني و پيچيده، قراردادي بين دولت ايران و كنسرسيوم بين­المللي نفت تنظيم گرديد كه در 31 اوت 1954م (9 شهريور 1333ش) به امضاي دكتر علي اميني وزير دارايي ايران و هوارد پيچ رئيس گروهي كه نمايندگي كمپاني‌هاي نفتي را به عهده داشتند در تهران به امضاء رسيد. كه به دليل طرف­هاي امضاءكننده به قرارداد پيچ- اميني نيز معروف است. وقتي كه قرارداد كنسرسيوم براي تصويب به مجلس تسليم شد، شاه آن­ را قراردادي شرافتمندانه و منصفانه دانست كه در شرايط فعلي بهتر از آن نمي‌توانست به دست آورد و از مجلس خواست آن­­را تصویب کند. در 21 اكتبر 1954م (29 مهر 1333ش) اين قرارداد با 113 رأي موافق در برابر 5 رأي مخالف و يك رأي ممتنع به تصويب مجلس شورای ملی و در 28 اكتبر 1954م (6 آبان 1333ش) با 41 رأي موافق، 4 رأي مخالف و 4 رأي ممتنع به تصويب مجلس سنا رسيد.


No comments:

Post a Comment