Jun 3, 2018

اسرائیل یا فلسطین، هم اسرائیل و هم فلسطین.


اسرائیل یا فلسطین، هم اسرائیل و هم فلسطین.
جنگ میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها ریشه تاریخی 4000 ساله دارد چیز تازه ای بجز جنگ میان طرفداران دو دین ابراهیمی یهود و اسلام  نیست. جنگی که از ابتدای افسانه های مابین هابیل و قابیل شروع شد و هنوز تمام نشده است.  آنچه در این متن میخوانید با آنچه از زبان آقای خمینی و آقای علی سپهری اردکانی و در زمان جمهوری اسلامی نوشته شده کاملا متفاوت است و تمام موارد آن مستند بر مبانی دقیق تاریخی است. از کسانی که نظری متفاوت دارند خواهش میکنم بدون هیچگونه توهین و بر چسبی نظرشان را جهت آگاهی دوستان بنویسند، نه فحش و نه توهین.
بدون اینکه بخواهم قضاوتی بکنم مایلم بطور بسیار گذرا و باز به شهادت تاریخ شرح مختصری از تشکیل قوم یهود در سرزمین نفرین شده اسرائیل و آنچه بعدا به اشغال مسلمانان و صلیبیون در آمد را به شما دوستان عرضه کنم.  انتظار میرود که دوستان بعد از خواندن این شرح مختصر تاریخی خود قضاوت کنند که تخم مرغ اول آمده یا مرغ. حق با کیست و نظر شما چیست. قضاوت کردن نیاز به مدرک و سند و متخصص کار قضا و عدل و انصاف و دادگاه دارد و گر چه اسناد تاریخی هم ارزش پیدا نمیکنند آنجا که تعصب و یکسویه نگری چشم و هوش و گوش انسان را کر و کور میکند . 
سرزمينی که امروزه اسرائیل و فلسطین نامیده میشود در قديم كنعان نام داشت که اقامتگاه گروها و اقوام مهاجری شد که حدود 2500 سال قبل از میلاد مسیح (4500 سال پیش) از شبه جزیره عربستان و ناحیه هلال حاصلخیز  که شامل سومری ها از شمال عراق و سوریه و اردن امروزی میشد به کنعان رسیدند. در نسخه های تاریخی همچنان مهاجرت آقوامی از جزیره های کرت و کرس و قبرس در جنوب ایتالیا ذکر شده است. این قبایل تا آنزمان هنوز هیچ دین و آئینی نداشتتند تا اینکه  حدود 4000 سال پيش ابراهیم  از «اورکلدان» عراق خارج شد و در سر راه به کنعان خانه کعبه را ساخت و سپس به سرزمین کنعان هجرت نمود.  بعد از تولد اسحاق و یعقوب و سپس فرزندانشان  عشیرة و قبیله یعقوب و بنی اسرائیل را تشکیل دادند که بعد ها  اسرائيل نام گرفتند. قوم بني اسرائيل  متشکل از دوازده قبیله بودند که همگی از نژاد یعقوب و پسران وی بودند. بني اسرائيل تا حدود 1300 سال قبل از ميلاد مسیح  بسيار مقتدر بودند و در هنگام حكومت فرعون بر مصر و پيش از ظهور موسي طرفداران زیادی پيدا کرده بودند. در قرن 13 قبل از میلاد ميلادي فرعون بني اسرائيل را تحت فشار قرار داد و موسي قوم بني اسرائيل را از سرزمين مصر براي بردن به ارض موعود (اورشلیم) به حركت درآورد. موسي چهل روز از قوم خود غائب شد تا به روایت افسانه های دینی ده فرمان معروفش را براي هدايت مردم بياورد که در این مدت چهل روز قوم موسی از دستورات او سر باز زدند و به آئین موسی پشت پا زدند.  بعد از وفات موسي بني اسرائيل به رهبري يوشع بن نون از نهر اردن گذشته و به شهر اريحا وارد شدند و حدود هزار سال پيش از ميلاد حضرت داوود توانست در شهر اورشليم بيت المقدس يا خانه خدا را در آنجا بنا كند كه اين بنا توسط حضرت سليمان تكميل شد. بيت المقدس حدود 1100 پس از كعبه در مكه که به دست ابراهيم بنا شده بود و حدود  970 سال پيش از ميلاد مسيح ساخته شد.
در سال 1184 قبل از ميلاد،  قومي به نام فليسطين كه از جزيره ی كرت در درياي مديترانه آمده بودند به فرمان رامسس سوم فرعون مصر بين سوريه و مديترانه در ناحيه ی يوپه ساكن شدند.
توسعه طلبي امپراتوريهاي آشور و بابل، اختلافات داخلي يهوديان و همكاري آنها با دشمنانشان به منظور سركوبي يكديگر موجب شد تا حكومت اسرائيل به دست آشوريان در سال 712 قبل از ميلاد منهدم شده و مردم آنجا جلاي وطن كرده و اولین دوره آوارگی و گمنامی یهودیان را زقم زد. بعد از آنان بابليان در سرزمين اسرائيليان به جاي آنها اسكان داده شدند.  در زمان بخت النصر در سال 586 قبل از ميلاد مجدداً كشور يهود مورد حمله ی آشوريان قرار گرفت كه منجر به انحطاط و اسارت بني اسرائيل شد. سرانجام در سال 539 قبل از ميلاد كورش؛ شاه ايران، بابل را تسخير كرد و قوم يهود و بني اسرائيل را آزاد ساخت و کسی هم مزاحم آنها نشد.
بعد از حوادث و درگیری های فراوانی که در این منطقه اتفاق افتاد، حضرت عیسی در شهر ناصرة و در میان قوم یهود به رسالت مبعوث شد، ازین پس بنی اسرائیل به دو گروه یهودی و مسیحی تقسیم شدند، برخی به حضرت عیسی ایمان آوردند و مسیحی شدند و برخی از آن امتناع ورزیدند و با آنان درگیر شدند. بنابراین همه بنی اسرائیلی ها  یهودی باقی نماندند.
پس از تجزیه امپراتوری روم در سال 395 میلادی، فلسطین یکی از ایالات مسیحی نشین روم شرقی یا بیزانس گردید. این امپراطوری بعد از تغییر و تحولاتی زیاد از بین رفت و خلفای اسلامی و بعد هم امپراطتری بزرگ عثمانی جای پای آنرا پر نمود.
بعد از گذشت چند قرن پیامبر اسلام به رسالت مبعوث شد و در سال 638 میلادی در زمان عمر، خلیفة دوّم سپاهیان اسلام وارد بیت المقدس شدند. مسلمانان بیت المقدس را از دست یهودیان گرفتند و با مردم فلسطین پیمان صلح امضا کردند و بسیاری از یهودیان را باز از خانه خود آواره نمودند که این دور دوم آوارگی قوم یهود محسوب میشود. بنابراین از قرن هفتم میلادی به بعد سرزمین اسرائیل رسماً تحت نفوذ اعراب و خلفای آنها و بعد هم بدست امپراطوری عثمانی افتاد. این وضعیت حدود پانصد سال ادامه یافت تا اینکه  جنگهاي صليبي:در ژوئيه 1099 ميلادي با تهاجم اروپائيان عليه مسلمانان آغاز شد كه تا حدود دو قرن ادامه يافت.  در مراحل پاياني جنگ های صليبي يهوديان مجدداً به آزادي نسبي از جمله حق سكونت در بيت المقدس دست يافتند و این مقارن است با دوره حكومت امپراتوری عثماني  در طول سالهاي -1917 تا 1517.
 در سال 1896 یک روزنامه نگار یهودی اتریشی به نام «تئودور هرتسل» کتابی نوشت و جنبشی موسوم به  صهیونیستی به راه انداخت که یهودیان در پی تشکیل دولت یهود در یک سرزمین برآیند. این جنبش نام خود را از «کوه صهیون» در اورشلیم گرفته است ؛ که ظاهرا آرامگاه داوود نبی در آن قرار دارد و واژه صهیون به تدریج نماد و سمبل سرزمین اسرائیل و بیت المقدس / اورشلیم شد. بنابر نظر صهیونیست ها، یهودیان خارج از این سرزمین، در تبعید زندگی می کنند و زندگی کامل زمانی امکان پذیر است که یهودیان به خانه و سرزمین موعودشان برگردند و در این راستا در سال 1897 اولین کنگرة صهیونیستی در شهر بازل سوئیس برگزار شد.
در اثنای جنگ جهانی اوّل در سال 1917 وزیر خارجه انگستان اعلامیه ای منتشر کرد که در آن از سیاست انگلستان مبنی بر حمایت از یهودیان و تشکیل دولت یهود در آینده در سرزمین موعود خبر داد. سیل مهاجرت یهودیان از نقاط مختلف جهان و بخصوص از اروپای اشغالی توسط فاشیزم هیتلری  طی سال های 1932 – 1935 به اوج خود رسید و آغازی شد یرای جنک های یهودی ها و مسلمانان. در سال 1948 و با تصویب سازمان ملل دولت اسرائیل با حمایت آمریکا و انگلیس شکل گرفت.
شما دوستان عزیز از چنگ های دوره ای میان سالهای 1950 تا امروز که شعله های آتش در اسرائیل و فلسطین زبانه میکشد آگاهی دارید.
آنچه که مورد سئوال است اینکه، چگونه میتوان قومی را که سابقه سکونتی 4000 ساله در سرزمینی را دارد از آن محدوده جغرافیایی بیرون کرد و یا به قول احمدی نژاد و علم الهدا "آنها را از سطح کره زمین محو نمود" . آیا شما دوستان ارجمند فکر نمیکنید که اگر این همه کشتار که ناشی از جنگ های مذهبی یهودی، اسلامی، صلیبی است  در این منطقه اتفاق نمی افتاد سرنوشت اسرائیلی ها و فلسطینی ها طور دیگری رقم میخورد. نظر من اینست که ای کاش این نوه های ابراهیم و فرزندان پیامبران اندکی به تفکر می نشستند و دست از برادر کشی بر میداشتند و در کنار هم به صلح و صفا زندگی میکردند. شاید بفرمائید نظری ایده آلیستی است ولی وای بحال ما که حاضر نشدیم کتاب دینی مان را بخوانیم و حتی از قصه ها و افسانه هایش پند بگیریم تا دست آتش بیاران معرکه را از این جهنم انسانی قطع میکردیم.
حال چنانچه کسی معتقد است که دولت اسراییل اشالگر است حتما باید معتقد باشد که تمام کشور هایی که سپاهیان اسلام آنها را اشغال کردند و ولی بعدا دارای حکومت های قومی خود شدند اشغالگر هستند. یعنی اینکه دولت اسپانیا، مصر، لیبی، سودان، مراکش و ایران که سپاهیان اسلام را از خاک کشورشان بیرون ریختند اشغالگر هستند. یا اینکه، مثلا حکومت پهلوی ها در ایران اشغالگر بودند چون عرب ها در ایران حکومت نمیکردند.
در ضمن حلاصه کردن 4500 سال تاریخ در یک صفحه کار آسانی هم نیست شاید پاره پاره کردن آن باشد. ولی اگر به وقایع همین 30 سال اخیر توجه بفرمائید  بعد از قرار داد صلح معروف به کمپ دیوید، که قسمت ساحل غربی رود اردن و نوار غزه را برای تشکیل دولت خود گردان فلسطین اختصاص دادند جنگ و اختلاف بین گروه حماس به تحریک جمهوری اسلامی در نوار غزه و محمود عباس در ساحل غربی اوج گرفت و کشوری را که هنوز تشکیل نشده بود را به دو قسمت کردند. یعنی اینکه مسجد را نساخته کور ها جلوی درش صف کشیدند. حال برای این عمل فلسطینی ها چه توجیهی وجود دارد؟ مگر نه این که زیر دم اسماییل هنیه تیغ گذاشتند؟
خرد و انصاف را چراغ را خود کنیم تا در کوچه پس کوچه های تاریخ گم نشویم. تبلیغات شبانه روزی رادیو و تلویزیون بالاخره یک جوری تآثیر خود را در اذهان عمومی میگذارد. مواظب باشیم تا گول نخوریم.
به نظر شما دوستان با انصاف چه قومی ابتدا در سر زمین کنونی اسراییل زندگی کردند؟ فلسطینی ها یا قوم یهود.
تمام ادعای اعراب فلسطینی از اشغال سرزمینشان دروغ است اعراب قبل از ۲۰۰ سال پیش اصلا در سرزمین اسرائیل امروز و کنعان سابق و یا پلستاین زندگی نمیکردند، مارک تویین در کتاب گردش در سرزمین مقدس در سال ۱۸۶۹ مینویسد که اکثر سرزمین مقدس خالی از ساکنین بوده است و فقط در حبرون و اورشلیم اکثر قاطع ساکنین مسیحیان و یهودیان بودند فقط تعدادی دهقانهای مصری و تعدادی از صحرا نشینان عرب مسلمان در جنوب اسرائیل امروز زندگی میکردند چون در مسیر راه مصر و عربستان بودند، و همچنین در کتاب های تاریخی واتیکان این موضوع تأییید شده است، واین اعراب به این صورت وارد سرزمین مقدس شدند: در سال ۱۸۳۱ ابراهیم پاشا پسر حاکم مصر به امپراتوری عثمانی خیانت کرده و به سرزمین مقدس حمله کرد و برای قوی کردن سلطه خود تعدادی از دهقانهای مصری را وارد سرزمین مقدس میکند و همچنین تعدادی ساکنان این مناطق را به قتل میرساند، در سال ۱۸۴۱ ارتش او به دست امپراتوری عثمانی منهدم میشود و سربازان او با کشتن و به قتل رساندن ساکنین بین شهر ها ودهات های سرزمین مقدس پراکنده میشوند، این شروع مهاجرت مسلمانان عرب به سرزمین مقدس بود، به تدریج نصف ساکنین یافو پر از عرب مصری میشود. یهودیان در طول ۲۰۰۰ سال همیشه به سرزمین مقدس مهاجرت میکردند اکثر به دلایل مذهبی و همیشه ساکن سرزمین مقدس بودند ولی بخاطر شرایط سخت زندگی تعداد زیادی در سرزمین اژدادی خود دوام نمیاوردن، در سال ۱۸۵۷ بازگشت یهودیان از اروپا افزایش یافت امپراتوری عثمانی خالی بودن این سرزمین دور افتاده و بازگشت دوباره یهودیان را را تهدید دید و خواستار مهاجرت مسلمانان به سرزمین مقدس شد. به این صورت اعراب مسلمان از الجزایر به سرزمین مقدس فرار کردند مثل خانواده الحسینی که در سرزمینشان با حاکم الجزایر جنگ خونین داشتند، همچنین چچنیهای مسلمان بخاطر در گیریشان با روسها ویا بوسنیهای مسلمان "که در جنگ با اتریشیها شکست خورده بودند، همه به سرزمین مقدس فرار کردند و همچنین در اوایل قرن قبل کارگران عرب که برای برپای راه اهن به سرزمین مقدس امده بودند، اینها فلسطینیهای امروز هستند، با برپای کشور اسرائیل سرزمین مقدس اشغال نشده از دست اعراب اشغالگر آزاد شده، با آرزوی اینکه کشورمان ایران هم از دست اعراب آزاد گردد

No comments:

Post a Comment